پنج خصوصیت از کارنامه‌ی سیاه رژیم پهلوی در کلام مقام معظم رهبری

ساخت وبلاگ

باسمه تعالی

پنج خصوصیت از کارنامه‌ی سیاه رژیم پهلوی در کلام مقام معظم رهبری


این رژیمى که ملّت با آن گلاویز شد، چه بود؟ چه کسى بود؟ این خیلى مهم است. چند خصوصیّت را من عرض می کنم؛ چون عرض کردم امروز انگیزه‌ها وجود دارد براى تحریف، یعنى سعى می کنند چهره‌ى خبیث‌ترین و زشت‌ترین و سیاه‌روترین عناصر حُکّام تاریخىِ اواخر این ملّت را به شکلى آرایش کنند که حقیقت براى مردم مکشوف نشود و نفهمند با این انقلاب چه کردند:


خصوصیت اول: دیکتاتورىِ سیاه و خفقان عجیب علیه مردم
 

یکى از خصوصیّات آن رژیم فاسد، دیکتاتورىِ سیاه و خفقان عجیب علیه مردم، با قساوت‌آمیزترین روش ها [بود] که ممکن است در جاهاى دیگرى از کشورها هم وجود داشته باشد. در اینجا خود ما از نزدیک مشاهده کردیم که چه می کردند و چه رفتارى داشتند با آحاد مردم؛ هم در دوران رضاخان که گذشتگان ما، بزرگ‌ترهاى ما آن را دیده بودند و براى ما نقل کردند، هم در دوران اخیر، که خود ماها، آحاد مردم، در میدان بودیم. جوان ها البتّه آن دوران را ندیدند. حرف هاى فراوان و موثّق [وجود دارد] از آنچه اینها با مردم، با مبارزین و با کسانى که انتقاد داشتند - ولو انتقادهاى اندک - داشتند انجام می دادند؛ رفتارهایى که اینها می کردند، آن شکنجه‌ها، آن فشارهاى عجیب و غریبِ جسمى و روحى، آن زندان هاى مخوف، که امروز برخى از نشانه‌هاى آنها هست که افراد می روند مى‌بینند تعجّب می کنند.
 

یکى از کارها این بود، اینها با قدرت زور و استبداد و فشار بر مردم، حکومت خودشان را ادامه می دادند؛ و همین کسانى که امروز دَم از حقوق بشر می زنند و این ادّعاهاى رسوا را مرتّب، پى‌درپى تکرار می کنند، با همه‌ى وجود طرف‌دار اینها بودند؛ نمی شود هم گفت خبر نداشتند، چرا! دستگاه جهنّمى ساواک را خود صهیونیست‌ها و خود آمریکایى‌ها و سیاى آمریکا به‌وجود آورده بودند، روش ها را آنها بهشان یاد داده بودند، چطور ممکن بود خبر نداشته باشند. حالا که اخیراً معلوم شد خود اینها هم دچار یک‌چنین مشکلات عظیمى هستند؛ این افشاگرى‌هایى که در این اواخر انجام گرفت نسبت به رفتار سازمان هاى جاسوسى آمریکا با مخالفین و معاندین، اینها کجا، سخن از آزادى بیان و لیبرالیسم و دموکراسی و اعتناى به حرف مردم کجا! اصلاً عالم عجیبى است! در کشور ما، آن رژیم خبیث، یکى از خصوصیّاتش این بود: شدّت‌عمل، قساوت کامل نسبت به هرکسى که اندک‌اعتراضى به آنها داشت و مطّلع می شدند.
 

 

خصوصیت دوم: وابستگی ذلت‌آمیز به قدرت‌های خارجی و تحقیر ملت ایران
 

خصوصیّت دوّم، وابستگى ذلّت‌آمیزى بود که اینها به قدرت هاى خارجى داشتند. حالا در این کتاب هایى که براى تبرئه و بى‌گناه نشان دادن رژیم خبیث پهلوى می نویسند، این را منکر می شوند، که [البتّه] قابل انکار نیست. رضاخان به دستور انگلیسى‌ها آمد، به دستور انگلیسى‌ها هم رفت؛ به مجرّد اینکه انگلیسى‌ها پیغام دادند که باید برود، بعد از هفده هجده سال سلطنت، ناچار [رفت‌]؛ یعنى پشتیبان دیگرى نداشت؛ آنها او را آورده بودند، حالا هم لازم می دانستند او برود، رفت؛ به دستور انگلیسى‌ها آمد، به دستور انگلیسى‌ها رفت. بعد هم که محمّدرضا را انگلیسى‌ها سرِ کار آوردند تا آخر دهه‌ى ۲۰، از اوایل دهه‌ى ۳۰ آمریکایى‌ها وارد میدان شدند، همه‌ى امور را قبضه کردند و در اختیار گرفتند؛ سیاست ها سیاست هاى آمریکا [بود]؛ آنچه منافع آمریکا ایجاب می کند، چه در رفتار داخلى، چه در رفتار منطقه‌اى، چه در رفتار بین‌المللى؛ عیناً آنچه آنها لازم می دانستند؛ یعنى یک تحقیر عظیم ملّت ایران. این یکى از خصوصیّات آن رژیم خبیث این بود.
 

اینکه شما مى‌بینید آمریکایى‌ها با چه لجى، با چه دشمنى و بغضى به ملّت ایران و به انقلاب اسلامى و به نظام اسلامى نگاه می کنند؛ به‌خاطر این است. اینها یک چنین دورانى را گذراندند؛ چنین کشورى، چنین نظامى از دست آنها رفته است؛ لذا دشمنى آنها با انقلاب تمام‌شدنى نیست.
 

خصوصیت سوم: گرفتاری در انواع فسادها
 

خصوصیّت سوّم این رژیم خبیث، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاى جنسى بگیرید که مبتلابه تقریباً همه‌ى دربارى‌ها و دوروبرى‌ها و مانند اینها بود که دیگر حالا داستان هایش شرم‌آور است. آن روز خیلى از آحاد مردم هم می دانستند، اگرچه جرأت نمی کردند بر زبان بیاورند. گاهى از قلم خارجى‌ها درمی رفت، چیزهایى را می گفتند فساد جنسى، فساد مالى، نه فقط در سطوح متوسّط که هر وقتى ممکن است پیش بیاید؛ نخیر، در عالى‌ترین سطوح کشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبرى‌هایش، بالاترین فسادهاى مالى، بزرگ‌ترین رشوه‌ها، بدترین دست‌اندازى‌ها، خباثت‌آلودترین فشارها بر منابع مالى ملّت به‌وجود مى‌آمد. براى خودشان ثروت درست می کردند به قیمت فقیر کردن مردم و بیچاره کردن مردم.
فساد، فساد جنسى، فساد مالى، اعتیاد، ترویج اعتیاد و ترویج موادّ مخدّر صنعتى به‌وسیله‌ى عناصر اصلى حکومت آن روز در ایران به‌وجود آمد و اتّفاق افتاد. یکى از خواهرهاى محمّدرضا را در فرودگاه سوئیس با چمدان پر از هروئین، پلیس سوئیس دستگیر کرد! [خبر آن در] همه‌ى دنیا پیچید، منتها زود ماست‌مالى کردند؛ خب مربوط به خودشان بود؛ قضیّه را برطرف کردند، گره را باز کردند؛ یک‌چنین وضعیّتى [بود].

 

 
خصوصیت چهارم: بی‌اعتنائی به مردم
 

بى‌اعتنائى به مردم؛ ازجمله‌ى خصوصیّات مهمّ رژیم طاغوت بى‌اعتنائى به مردم بود؛ مردم به‌هیچ‌قیمت به‌حساب نمى‌آمدند. ما در دوران عمرمان، در دوران جوانى در رژیم گذشته، یک بار هم نه در انتخاباتى شرکت کرده بودیم، نه از مردم کوچه و بازار معمولى مى‌شنیدیم که شرکت کنند؛ انتخاباتى وجود نداشت. در یک برهه‌اى خیلى صریح، در یک برهه‌اى کمتر صریح، دخالت هاى آنها بود؛ یک مشت مزدور را می بردند، مى‌نشاندند آنجا و به‌وسیله‌ى آنها در مجلس شورا و مجلس سنا کار خودشان را انجام می دادند. مردم اصلاً نمی دانستند چه کسى در رأس کار است؛ اصلاً رابطه‌ى بین مردم و حکومت قطع بود. آگاهى مردم، اطّلاع مردم از مسائل کشور، از مسائل سیاسى که شما امروز مى‌بینید، این درست نقطه‌ى مقابل آن چیزى است که آن روز وجود داشت؛ رژیم خبیث به کل منقطع بود با آحاد مردم.
 

خصوصیت پنجم: ترویج خودکم‌بینى ملّى و بزرگنمایى غربى
 

بى‌اعتنائى به پیشرفت علمى، ترویج خودکم‌بینى ملّى و بزرگنمایى غربى؛ حالا کار علمى که پیشرفت نمی کرد، حرکت علمى به معناى واقعى کلمه که اصلاً وجود نداشت، در رسانه‌ها ذائقه‌ى مردم را به واردات عادت دادند که این عادت متأسّفانه تا امروز باقى است. عادات طولانى‌مدّتى که براى مردم به‌وجود مى‌آید، به‌آسانى از بین نمی رود. اینها به جاى کشاندن کشور به سمت احیاى  تولیدات داخلی و منابع حقیقى یک ملّت، مردم را با پول نفت عادت دادند به واردات؛ ذائقه‌ى مردم را عوض کردند؛ کشاورزى کشور را نابود کردند، صنایع واقعى و ملّى کشور را از بین بردند، کاملاً کشور را وابسته کردند به خارج و به دشمنان این ملّت. ملّت را تحقیر کردند، توانایى‌هاى ملّت را دستِ‌کم گرفتند، به زبان آوردند، فرهنگ غربى را بزرگنمایى کردند؛ یک رژیم هفت‌جوشِ خبیثِ جامعِ همه‌ى بدى‌ها


خب، مردم هم احساس می کردند؛ ملّت ایران ملّت باهوشى است، حقایق را می فهمند، احساس می کنند، منتها یک دستى لازم است، یک صداى رسایى لازم است، یک دل مؤمنى لازم است که دیگران را وارد به میدان مبارزه کند؛ مبارزات گوشه و کنار بود، اینکه مردم بیایند وارد میدان بشوند، این کار یک مرد الهى بود که خداى متعال این مرد الهى را به مردم داد؛ امام بزرگوار ما همان فریادى شد که همه‌ى خواسته‌هاى مردم را در خود جمع داشت؛ مردم هم پاسخ گفتند، اجابت کردند، جان دادند، فداکارى کردند، وارد میدان شدند؛ ملّت با چنین رژیمى گلاویز شد و پیروز شد.
 

نامه ی مهر...
ما را در سایت نامه ی مهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnameiemehra بازدید : 213 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 5:32